تور پاییز 95، تور نوروز 96، تور کویر مصر، تور دره راگه، تور کرمان
تور پاییز 95، تور نوروز 96، تور کویر مصر، تور دره راگه، تور کرمان

تور پاییز 95، تور نوروز 96، تور کویر مصر، تور دره راگه، تور کرمان

www.arandtour.com

غار رودافشان

غار رود افشان

فروردین 94

 

غار رود افشان که در ۱۰۳ کیلومتری شمال شرقی تهران و در رشته کوه‌های البرز قرار گرفته است، طوری لا به لای صخره ها پنهان شده که پیدا کردن آن در اثر اتفاق و شانس ممکن نیست.این غار در دهکده رود افشان شهرستان دماوند و در کوهستان البرز مرکزی قرار گرفته است و تالارهای آن پوشیده از مواد آهکی است که به صورت قندیل‌هایی از سقف غار آویزان شده اند. و البته چاله‌هایی که آبی زلال را از دل صخره‌های سنگی بیرون می دهند.

برای دسترسی به این غار بهترین راه گذشتن از جاده فیروزکوه است که بعد از گذر از دو راهی دماوند در محلی بنام سیدآباد به جاده فرعی آسفالته‌ای برخواهید خورد که پس از طی حدود نیم ساعت رانندگی یا دو ساعت پیاده روی، به روستای رود افشان می‌رسید.

در برخی منابع گفته شده که در گذشته دهانه فعلی غار پشت تیغه سنگی بزرگی قرار داشته که حدود ۳۵ هزار سال قبل بر اثر وقوع آتشفشان در کوه دماوند شکسته شده و با ایجاد شکاف عمیقی دهانه غار ظاهر شده و بعدها بر اثر فرسایش آب وسیع تر شده است. دهانه غار بسیار وسیع و فرم آن قوسی شکل است، طول آن ۴۰ متر و ارتفاع آن به ۱۲ متر می رسد.

در طول مسیر از پلی که بر رودخانه دلی‌چای قرار دارد باید عبور کرد، سرچشمه این رودخانه دریاچه‌های تار و هویر است که حاصل ذوب یخچال‌های قره داغ (در خط‌الراس اصلی البرز) به شمار می آیند. بطور کلی مدت زمان طی مسیر از تهران تا روستای رود افشان با اتومبیل حدود ۲ ساعت است که تمام طول مسیر آن دارای جاده آسفالته است.مسیر دیگری هم برای رسیدن به غار وجود دارد که البته مسیر دشواری است اما به زیبایی اش می ارزد. این مسیر خوراک کوهنوردان و طبیعت‌گردهایی است که به مقصد رود افشان سفر می کنند. این مسیر از روستای دلی‌چای واقع در حاشیه جاده فیروزکوه می گذرد و در امتداد مسیر رودخانه دلی‌چای ادامه پیدا می کند.

تالار اول غار رود افشان

دهانه این غار که بعد از غار ایوب و غار اسپهبد خورشید، سومین دهانه بزرگ در غارهای ایران است که بعد از عبور از آن بلافاصله وارد اولین تالار غار می‌شوید که از بزرگترین تالارها در غارهای ایران است. این تالار عظیم تاقدیس بزرگی است که به علت استحکامی که لایه‌های آن دارد هیچ نشانی از شکستگی یا سنگ‌های سست در آن دیده نمی‌شود. این تالار به اندازه‌ای بزرگ است که می‌توان یک آمفی تئاتر بزرگ در آن برپا کرد!

شاید علت وسعت این تالار فرسایش آب رودخانه دلی چای در کنار فرایند غارزایی باشد؛ بدین ترتیب که هزاران سال قبل که دره رود افشان عمق فعلی را نداشت، رودخانه دلی چای و یا شاخه‌ای از آن با دهانه غار رودافشان هم سطح بوده و آب رودخانه وارد دالان‌ها می‌گردید و لایه‌های سست را در مسیر خود تخریب می‌کرد. تعدادی ایوان که از سنگچین ساخته شده‌اند و همچنین مقداری خرده سفال در انتهای این تالار وجود دارد. این تالار فاقد تزئینات آهکی است.


تالار دوم غار رود افشان

بعد از تالار اول، تالار دوم قرار دارد. بین تالار اول و دوم دیوار سنگ چینی واقع شده که طول آن ۸ متر و پهنای آن ۱٫۵ متر است و در حال حاضر قسمتی از این دیوار تخریب شده و درگاهی به عرض ۲ متر بوجود آورده که مدخل تالار دوم را تشکیل داده است. در این ناحیه تاقدیس کوچکی با ارتفاع ۸ متر قرار دارد که ابتدای تالار دوم است. تالار دوم دارای تاقدیس به ابعاد ۵۰ در ۶۰ متر و ارتفاع ۲۰ متر است. در دیواره این تالار یک شکاف بزرگ به چشم می‌خورد. این تالار نیز فاقد تزئینات آهکی است.


تالار سوم غار رود افشان

ابعاد این تالار ۴۰ در ۵۰ و ارتفاع آن ۱۵ متر است. در این تالار تزئینات آهکی فراوان است که در روی سقف و دیوار این تالار چکنده های گل کلمی و نخودی دیده می‌شود، تمام تالار پوشیده از چکیده‌های مخروطی دانه انگوری می‌باشد. در طرف راست تالار دالانی به طول ۱۰ متر وجود دارد که به اتاقی منتهی می‌شود، دیوارها و سقف این اتاق با تزئینات خوشه انگوری، گل کلمی، ستون‌های سنگی و آبشار سنگ پوشیده شده است، این اتاق دارای دهانه دیگری است که به انتهای تالار سوم می‌رسد.انتهای تالار سوم راهرویی به عرض ۲ متر و ارتفاع ۶ متر بوده که پس از طی ۵۰ متر، استالاگمیت بزرگی دیده می‌شود. پس از حدود ۲۰ متر بلندترین چکیده غار به بلندی ۱۲ متر دیده می‌شود. در اینجا چکنده‌های نیزه‌ای نیز دیده می‌شوند.


یوش بلده

سفرنامه یوش بلده

اسفند 93

 

 

             علی اسفندیاری "نیما یوشیج "پدر شعر نو ایران

نیما:

آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید!
یک نفردر آب دارد می سپارد جان.
یک نفر دارد که دست و پای دائم‌ میزند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که می‌دانید.
آن زمان که مست هستید از خیال دست یابیدن به دشمن،
آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید
که گرفتستید دست ناتوانی را
تا تواناییّ بهتر را پدید آرید،
آن زمان که تنگ میبندید
برکمرهاتان کمربند،
در چه هنگامی بگویم من؟
یک نفر در آب دارد می‌کند بیهود جان قربان!
آی آدمها که بر ساحل بساط دلگشا دارید!
نان به سفره،جامه تان بر تن؛
یک نفر در آب می‌خواند شما را...

                            ***               ***                       ***

یوش روستایی از توابع بخش بلده از توابع شهرستان نور در استان مازندران می باشد اهمیت و معروفیت این روستا بیشتر به خاطر زادگاه پدر شعر نو ایران علی اسفندیاری تخلص به "نیما یوشیج " می باشد .

یرای رسیدن به این روستا از چندین مسیر می توان به آن دسترسی پیدا کرد .

1- جاده هراز

2- جاده کندوان در چالوس

3- جاده رویان


ین روستا در دامنه البرز مرکزی در میانه جاده شرق به غرب از جاده هراز به پل زنگوله در جاده کندوان که به طول 110 کیلومتر می باشد قرار دارد . و روستای یوش در میانه این جاده در فاصله 55 کیلومتری آن واقع شده است


خانه نیما در قسمت شرقی روستا بعد از گذشتن از کوچه های خاکی و باریک  قرار دارد و یکی از جاذبه های گردشگری استان می باشد این خانه که مربوط به دوره قاجار می باشد در سال های 1370 و بار دوم در سال 1373 مورد مرمت و بازسازی قرار گرفت و قبر نیما که یک سنگ مرمر ساده ای که فقط نام و تاریخ مرگ او بر روی آن نوشته شده است در وسط حیاط این خانه قرار گرفته است .این خانه روزی محل تولد این شاعر پرآوازه در بیست و یک ام آبان ماه سال 1274  شمسی  بوده است .خانه ای بسیار بزرگ که به صورت مربع در چهار سمت حیاط بنا شده است اتاق ها اکثرا یا پنج دری و یا سه دری

می باشند که هم به حیاط و هم به اتاق های کناری در دو طرف راه دارند .

نیما تا 12 سالگی در همین روستا زندگی می کرده و سپس به تهران کوچ می کند و در 12 دیماه 1338 دار فانی را وداع گفت و در آرامگاه ابن بابویه دفن گردید ولی بنا به وصیت اش جازه اش در سال 1373 به یوش انتقال یافت و در حیاط خانه دفن گردید در کنارمزارع نیما قبر خواهرش و قبر سیروس طاهباز شاعر و گردآورنده اشعار نیما  قرار دارد .


به واسطه جریان رودخانه اوز در مسیر که یکی از دو منشا رود هراز می باشد سرسبزی و زیبایی وصف ناپذیری به این مسیر بخشیده است .

بعد از گذشتن از شهرستان آمل حدود 40 کیلومتر از جاده هراز گذشتیم و به تابلویی که در سمت راست جاده مسیر بلده و یوش را نشان می دهد تغییر مسیر می دهیم جاده ای آسفالته که در این موقع از سال بسیار خلوت می باشد

بعد از 45 کیلومتر طی مسیر به شهر بلده رسیدیم  شهری در دامنه کوه با چشم انداز بسیار زیبا از دامنه کوه البرز 

                                          شهر بلده

بعد از پشت سر گذاشتن شهر بلده تقریبا 10 کیلومتری به یوش مانده است در اطراف جاده بواسطه جریان رود اوز و آب و هوای ییلاقی که در فصل تابستان دارد جمعیت زیادی را به سوی خود جذب می کند چون ویلاهایی که در مسیر بوجود دارند به خاطر برف و سرما و یخبندان خالی از سکنه هستند و بندرت افراد در آن دیده می شوند فقط افراد محلی و روستاییان که مشغول دامداری و گله داری هستند دیده می شوند .


در ابتدای ورود به محل به تابلوی خانه نیما که متاسفانه ظاهر خوبی هم ندارد و نشان از اهمیت ما به میراث فرهنگی ما می باشد دیده می شود در اکثر مکان هایی با آثار باستانی و توریستی کشور این سهل انگاری و کم توجهی دیده می شود .از ابتدای جاده اصلی تا خانه نیما حدودا 250 متری فاصله است داخل روستا که سکنه کمی هم دارد خیابان اسفالته می باشد و از خیابان اصلی روستا تا محل مورد نظر خاکی می باشد با گوچه های تنگ و بافت قدیمی که حفظ شده است .

نیما علاوه بر شعرهای زیبای چندین نامه پر احساس دارد بخصوص نامه هایی که مخاطبش همسرش عالیه می باشد :

عزیزم!

امروز صبح ، تا کنون ، خیلی دلواپس هستم ! نمی دانم چرا ! مثل مقصری که می خواهند او را به محبس ابدی بسپارند . حس می کنم انقلاباتی در زندگانی من ، به من نزدیک است . بدون سبب دلم می خواهد گریه کنم . شاید خوابهای آشفته ی دیشب سبب شده باشد به هر حال به قلب شاعر چیزهایی می گذرد که در قلب دیگران نمی گذرد

شعر « بوته ضعیف » را بخوان . به واسطه ی مخالفت با باد سرنگون شد

من میل دارم با من دوست باشی نه کسی که به خودت عنوان زن و به من عنوان شوهر را بدهی . من از بچگی از کلمه ی زن و شوهر بیزار بودم . واضع کلمات : احتیاج یا طبیعت ، خوب بود از وضع این دو کلمه خودداری می کرد . به تو گفته ام تو را دوست دارم در صورتی که ...
اگر با من یکی شدی کارهای بزرگ صورت خواهی داد . بین سایر دخترها سر بلند خواهی شد . اگر جز این باشد آگاه باش : پرنده ی وحشی با قفس انس نخواهد گرفت

این کاغذ چندمی است که می نویسم . یا شوخی فرض خواهی کرد یا سرسری خواهی خواند . در مقابل ، من به خودم خواهم گفت : او به طبیعت واگذار کرده است . ولی این خطاست . برای این که انسان عقل دارد تا بر طبیعت غلبه کند و آن را ، تا حدی که ممکن است به دلخواه خود در آورد 
کاغذ بعدی را وقتی خواهی خواند که بعد از خواندن آن ، دیگر آن پرنده ی وحشی را در قفس نبینی و در میان یأس و پشیمانی و اندوه ، که ناگهان ضربات قلبت را نامرتب کرده است ، تعجب کنی او از کجای قفس پرید . پرهای او که ابدا با حرف های تو بریده نمی شود . پرهایی که او را تا اعماق روح تو پرواز داده است ، عبارت از خیال و عشق اوست


بعد از وارد شدن از درب به حیاط کوچکی وارد می شویم که از طریق این حیاط می توان وارد اتاق ها شد ولی به خاطر سکونت سرایدار مجموعه باید از چند پله پایین رفت و ابتدا وارد حیاط اصلی شوید در حیاط اصلی سه قبر وجود دارد که قبر نیما یکی از آنهاست برای وارد شدن به اتاقها باید از چند پله که در قسمت شمالی قرار دارد وارد اتاق شد چون ساختمان به صورت دو طبقه می باشد که قسمت همکف آن به صورت انباری و دستشویی استفاده می شود اولین اتاق اتاق مطالعه می باشد که لوازم شخصی و اسناد و مدارک نیما و همچنین مجموعه اشعار و کتابهایی در مورد آن قرار دارد .

اتاق های دیگر که در آنها اشیا قدیمی نگهداری می شود و هر کدام 5 دری و یا سه دری می باشند که نورگیر اتاق ها توسط شبکه های رنگی است که نور کافی وارد اتاق می شوند دیوارها خشت گلی با قطر کلفت و سقف ها چوبی که خراطی زیبایی روی آن کار شده است .


قلعه الموت

سفرنامه قلعه الموت

خرداد94

 

 

هنگامی که بر فراز این قلعه می ایستید و به اطراف نگاه می‌کنید به ایرانی بودنتان مغرور می شوید و به همت و فکر اجدادتان می‌بالید،”قلعه الموت” یا “دژ حسن صباح” در بلندی‌های رشته کوه های البرز و در استان قزوین قرار دارد. این دژ در مجاورت روستای “گازرخان” ساخته شده و معروف ترین قلعه ایران است.

مسیر دسترسی :

جهت دسترسی، از تهران در مسیر اتوبان تهران-قزوین حرکت نموده و در انتهای اتوبان و چند کیلومتر قبل از قزوین ( ۲ کیلومتر بعد از عوارضی قزوین ) مسیر فرعی سمت راست اتوبان که با تابلو “الموت” نشان داده شده است را ادامه دهید. برای طی مسیر می‌توانید از نقشه زیر کمک بگیرید.

پس از طی مسافت تقریبی۴۰ کیلومتر، به رجایی دشت می رسید، با طی مسافت تقریبی ۵۰ کیلومتر و گذشتن از “دیکین”،”معلم کلایه” و “شهرک” به روستای “شترخان” خواهید رسید. بلافاصله بعد از عبور از روستای شتر خان وارد مسیر فرعی سمت چپ شده و با طی مسافت تقریبی ۹ کیلومتر به روستای “گازرخان” می رسید.قلعه در مجاورت این روستا واقع شده است.

مسیر دسترسی واقعا مناظر بدیع و زیبایی دارد و با توجه به شیب بالای مسیر ، حرکت در آن به کندی انجام می شود،با توجه به ارتفاع زیاد منطقه و راه دسترسی در فصول سرد سال احتمال برف گرفتگی و بسته شدن مسیر خیلی زیاد است و در بسیاری از اوقات فصل زمستان راه ارتباطی به طور کامل مسدود میشود. همچنین به دلیل ارتفاع کوه‌های منطقه، احتمال مه گرفتگی در مسیر بسیار بالاست.

 

در این منطقه علاوه بر قلعه الموت چند قلعه دیگر هم وجود دارد که معروف ترین آن‌ها بعد از الموت قلعه “لمبسر” است که در نقشه بالا می‌توانید محل قرار گیری قلعه ها را ببینید.همچنین “دریاچه اوان“ در مسیر دسترسی قلعه و به فاصله تقریبی ۴۵ کیلومتری از قلعه قرار گرفته است.


مشخصات قلعه:

قلعه الموت بین مردم بومی به “قلعه حسن” معروف است که “دژ حسن صباح” نیز گفته می شود. دلیل این نامگذاری این است که حسن صباح در قرن پنجم قمری این دژ را به علت موقعیت استراتژیک آن به همراه عده ای از یارانش به عنوان پایگاه دفاعی خود در برابر خلفای عباسی برگزید و در مدت اقامت او در این دژ (و دژ های دیگر)، بارها و بارها حمله به این قلعه ناموفق بوده است. البته در حال حاضر بنای قلعه آن زمان توسط بازسازی دژهای  جدیدی که در زمان های بعد بر روی آن ساخته شد در زیر خاک مدفون است. برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه میتوانید شاهکار “خداوند الموت” ترجمه ای از ذبیح الله منصوری را مطالعه کنید.



این قلعه در قرن هفتم قمری در تاراج مغول ها، به آتش کشیده شد و از آن زمان در دوره های مختلف به عنوان زندان مورد استفاده قرار گرفته است.

این قلعه از شاهکارهای مهندسی بوده و موقعیت استراتژیک آن و نحوه طراحی و ساخت بناها و دیوار ها، اون رو به یکی از غیر قابل نفوذترین قلاع تبدیل کرده بود . از دیگر شاخصه های به جامانده از قلعه وجود حوضچه ای در آن است که با تعبیه سیستم آبرسانی عجیت حتی اگر آب آن را کاملا خالی کنیم مجددا از آب پر میشود.